آداب اجتماعی, آداب تجارت کسب و کار, محتوا

عضلات ذهنی بخش یازدهم

عضلات ذهنی

درود بر شما سروران که از نامداران هستید!

شیرین چو شکر تو باش شاکر     شاکر همه‌ دم شکر ستاند

در رابطه با بحث موسکولوس کاریزماتیکوس، امروز می‌خواهیم یازدهمین عضله‌ی ذهنی را به اتفاق شما پرورش بدهیم. این عضله مربوط می‌شود به بحث شکرگزاری  و تشکر کردن. انسان‌هایی که این عضله در ذهنشان قوی‌ست خیلی راحت می‌توانند درمقابل خدمتی که از دیگران می‌گیرند تشکر کنند. اما بعضی افراد دچار اسپاسم عضلانی هستند و اصلاً نمی‌توانند این واژه را بر سر زبان بیاورند. خیلی وقت‌ها وقتی من وارد شرکت یا سازمانی می‌شوم و دررابطه با بحثمان می‌خواهیم با مدیر و یا کارشناس مربوطه صحبت‌هایی بکنیم که چه آموزش‌هایی را به چه ترتیبی داشته باشیم، وقتی خدماتی و یا میزبان محترم نوشیدنی برای ما می‌آورد و مدیر رویش را از من برمی‌گرداند و تشکر کوتاهی می‌کند من متوجه می‌شوم که این افراد حالشان خوب است. اما در جاهای دیگری که انگار نه انگار که کسی آمد و رفت؛ نه توجهی، نه عنایتی، نه لطفی، نه محبتی و نه لبخندی. بلکه آن شخص توجهش فقط به من است و صحبت را ادامه می‌دهد. اینجا من متوجه می‌شوم که کار برای انجام دادن زیاد است!

بنابراین «شکر نعمت نعمتت افزون کند» این را ما می‌دانیم، اما خب خیلی از افراد می‌گویند «آقای ولیان، این خدماتی پول گرفته تا کارشو انجام بده دیگه. اگر بیست بار در روز چای آورد ما باید بیست بار بگیم متشکرم؟» و من می‌گویم «بله، چهل بار! یه بار وقتی می‌آره و یه بار وقتی می‌ره.» به‌هرحال این ادب خانوادگی ما را می‌رساند. اینکه ما متواضع هستیم و متوقع نیستیم و نمی‌گوییم «خب وظیفه‌ش رو داره انجام می‌ده.» دقت داشته باشید هیچ کسی هیچ وظیفه‌ای ندارد. درمقابل هر خدمتی که به ما می‌شود، از هر کسی حتی اگر وظیفه‌اش است باید تشکر کنیم. این ادب خانوادگی ماست و کسانی‌که از این موهبت برخوردارند تشکر کردن مثل نقل‌ونبات در دهانشان است.

شکر نعمت را نکویی کن که حق     دوست دارد بندگان حق‌گزار هرکجا که هستید شاد باشید و سربلند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *