درود بر شما سروران که از نامداران هستید!
تشکر میکنم که وقت میگذارید وهمراه من هستید. امروز میخواهیم به چهاردهمین عضلهی ذهنی از مجموعه برنامههای موسکولوس کاریزماتیکوس بپردازیم که انسانهای کاریزماتیک و جذاب وقت میگذارند و به پرورش این عضلات اهمیت میدهند.
خیلی وقتها برای ما پیش آمده که به یک نفر نگاه میکنیم و او حواسش به کتابش است یا یک جای دیگر را نگاه میکند و ما هم از دور او را نگاه میکنیم. یک لحظه او نگاهش را برمیگرداند و به ما نگاه میکند. در این شرایط، ما فوراً نگاهمان را به یک جای دیگر میاندازیم و نگاه میکنیم. اگر این عضله در ما تقویت پیدا کند دیگر این اتفاق نمیافتد. به چه صورت؟ اول اینکه اگر ما داریم در او مورد منفیای پیدا میکنیم و فکر منفیای در رابطه با او در سرمان میپرورانیم و آن فرد یک دفعه نگاهش به ما میافتد، معلوم است که این کار را نباید بکنیم. اگر چیز منفی در آن فرد هست به ما ربطی ندارد. مثلا «چقدر لاغر مردنیه!» یا «چقدر چاقه!» یا «چقدر درازه!» یا «چقدر کوتاهه!» پس ما با این کارها کاری نداشته باشیم. اگر چیز مثبتی که در او قابل ستایش است میبینیم، مثلا «چه پدر جذابی!»، «چه ریش جذابی!» یا «چه شال قشنگی!» وقتی که نگاهش به ما افتاد نگاهمان را نباید قطع کنیم. باید یک لحظه همچنان ادامه بدهیم، همراه با یک لبخند و بعد برگردیم به یک طرف دیگر.
شاد باشید!