آداب اجتماعی, آداب تجارت کسب و کار, محتوا

عضلات ذهنی بخش پانزدهم

عضلات ذهنی

درود بر شما سروران! ممنون که وقت می‌گذارید.

بحث امروز ما، پانزدهمین عضله‌ی ذهنی، مربوط می‌شود به (Your handshake is your business card)  که در کلاس درباره‌اش بسیار صحبت می‌شود و شخصیت شما را به مرز نمایش می‌گذارد. کارت ویزیت شما آداب مربوط‌‌به دست دادن است و ظرافت‌هایی دارد که باید به آن بپردازیم.

امروز دو نکته را در این بخش به شما می‌گوییم. اول اینکه سر میز غذا به دیگران نباید دست بدهید. یعنی افراد نشسته‌اند و دارند نانشان را پاره می‌کنند، سبزی می‌خورند یا هرکار دیگری و معلوم نیست یک شخص دیگری با چه کیفیتی از کجا آمده و شروع می‌کند به دیگران دست دادن. به‌هرحال اگر کسی با این خصوصیات اخلاقی بر سر میز ظاهر شد، ما که پشت میز نشسته‌ایم می‌توانیم بگوییم «ببخشید، دستم چربه.» این یک کد است، یعنی اینکه من به لحاظ روحی روانی آمادگی این را ندارم الان با شما دست بدهم. اما خب افرادی هم پیدا می‌شوند که می‌گویند «اشکالی نداره، دیر یا زود دست منم چرب می‌شه!» و دستشان را دراز می‌کنند. دیگر این هم از بخت بد ماست! نکته‌ی دوم اینکه به پزشک جراح دست ندهید و تا آن‌جایی که می‌شود دستش را نفشارید. مبادا بعد از عمل جراحی جلو بروید و بگویید «آقای دکتر/خانم دکتر، ممنون که جون پدر و مادر منو نجات دادین، ممنون که جون خودم رو نجات دادین.» به‌هرحال دست این افراد  ابزار دقیقی‌ست که قرار است رگ‌ها و مویرگ‌ها را این‌ور و آن‌ور کند و اگر هرکسی که از راه برسد بخواهد دست این افراد را فشار بدهد بعد از مدت کوتاهی این ابزار دقیق تبدیل می‌شود به یک آچار شلاقی که احتمالا فقط می‌تواند یک استخوان را دربیاورد و در یک قسمت دیگر جا بیندازد.

ممنون از شما و ممنون از همراهی‌تان، شاد باشید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *