درود بر شما سروران که از نامداران هستید!
امروز میخواهیم با هم هفتمین عضلهی ذهنی را از مجموعه برنامههای موسکولوس کاریزماتیکوس بررسی کنیم. تشکر میکنم که وقت میگذارید و ما را تماشا میکنید و تبریک به شما که در پرورش عضلات ذهنی خودتان کوشا هستید. اسم این عضله هست «بِکَنَم ببر!»
دیدهاید که ما ایرانی ها عموماً عادت داریم وقتی یک نفر از ما تعریف میکند که «چه کت قشنگی داری!» میگوییم «بِکَنم ببر!»ظاهراً ما ملتی هستیم که آمادهایم فوری «بِکنیم» و مردم «بِبَرند!» دقت داشته باشید اگر کسی به ما گفت «چه شال قشنگی!» ما فقط تشکر کنیم و بگوییم «متشکرم.» نهایتاً اینکه بگوییم «چشمتون قشنگ میبینه.»
- چه کفش قشنگی!
- – ممنون، چشمتون قشنگ میبینه.
دروغ نگوییم. چون اینها یا عادت زشتی است که باید ازخودمان دور کنیم یا درموردش دروغ میگوییم. من وقتی یک نفر را میبینم که کفش قشنگی دارد و برق میزند به او میگویم «اوه، چه کفشهای قشنگی.» و آن شخص میگوید «بِکَنم بِبَر. قابل نداره.» و من میگویم «نه متشکرم.» و او دوباره میگوید «والا بهخدا!» اینجاست که من پیش خودم میگویم آخر مرد حسابی والا گفتن دیگر برای چیست! تو داری دروغ میگویی و اگر خیلی مرد هستی مانند همان را بخر و هدیه بده! اگر یک نفر گفت «چه عطر خوبی!» اگر خیلی شیرزن بودیم و خیلی شیرمرد بودیم همان عطر را بخریم و هدیه بدهیم. با این کار به او نشان دادهایم ما توجه داشتیم و به محض اینکه تعریف کردی من همان را برایت خریدم. بنابراین از این به بعد باید روی این عضله کار کنیم. در خیابان به مردم نگوییم «بِکنم ببر» یا اینکه «قابل نداره.» یا از این عبارات.
بههرحال مراقب خودمان و مراقب شخصیت حرفهایمان باشیم. این عضلات کمک میکند که شخصیت حرفهایمان و شخصیت کاریزماتیک ما استوار بماند. هر کجا که هستید شاد باشید و سلامت!