درود بر شما سروران!
من دوست دارم یک مبحث اضطراری و خیلی سریع به شما توضیح بدهم که از اولویت خیلی بالایی برخوردارند. چند روز پیش در دفترمان ما در خدمت خانمی از دوستان قدیمی بودیم. ایشان برای من دردودل کردند و من متوجه شدم چقدر واجب است این حرفها را که حرف بسیاری از خانمهای جامعه است به گوش دیگران برسانیم. ببینیم خانمی که متارکه کردهاست چه داستانهایی در سطح شهر دارد و خوب است که یک مقدار درموردش صحبت و فرهنگسازی شود. ببینیم سر کارشان آنها چه چالشهایی دارند، اطرافیان و اقوام چه داستانهایی برای آنها میسازند و نهایتاً ما برای اینکه رفتار حرفهای از خودمان نشان بدهیم و در صورت و در چشم این افراد یک شخصیت چندشآوری از خودمان بر جای نگذاریم چه کارهایی انجام بدهیم یا انجام ندهیم. این خانمهای محترم پس از اینکه تمام راهها را رفتند احتمالاً به این نتیجه رسیدند که بهتر است از هم جدا شوند که حداقل آن کرامت انسانی را بتوانند حفظ کنند. خیلی وقتها وقتی دونفر از هم جدا هستند حالشان هم خوب است، اما وقتی که مولکولهای شخصیتیشان باهم ترکیب میشوند بعد از یک مدت به این نتیجه میرسند که این ترکب اصلا بهدرد نمیخورد! حالا ببینیم که این خانمهایی که متارکه کردهاند با چه چالشهایی دستوپنجه نرم میکنند که خوب است که اینها را بدانیم. اولین بخش، خیلی وقتها در مصاحبههای شغلی دیده میشود. بهقول این سرکار خانم، آقایی که از ما مصاحبه میکند احتمالاً در خیلی از موارد وقتیکه داخل فرم را نگاه میکند و میبیند نوشته شده «مجرد و یک فرزند» یک دفعه تغییر رویه میدهد و در صحبت کردنش به دوم شخص مفرد مراجعه میکند، خیلی خودمانی میشود، روی صندلی لم میدهد و میگوید «خب چه خبر؟ دوست داری اینجا، تو شرکت ما، چیکار کنی؟» و از اینجور موارد. نکتهی دوم این هست که خیلی وقتها در همکاران هم متاسفانه دیده میشود که جملاتی را به سر زبان میآورند «اِ؟ کلک به ما نگفتی! زرنگ شدی، چرا زودتر خبر ندادی؟ چرا از ما داری مخفی میکنی؟ این دیگه چیه که بخوای از ما پنهون کنی؟» و از اینجور صحبتها. در صورتی که این کار آنقدر در نظر آن خانم پیشوپا افتادهاست که نیازی به گفتنش ندارد. مثل این میماند که من به شما بگویم «سروران دقت بفرمایید من دندونم رو پُر کردم. همکاران محترم لطفاً دقت بفرمایید!» چیزی نیست که من بخواهم درموردش صحبت کنم. بنابراین مراقب رفتار حرفهای خودمان باشیم، مخصوصاً کسیکه مصاحبه میکند بایستی این امنیت را برای او بهوجود بیاورد. قرار نیست که در اولین فرصت مناسب این همکار جدید را بهعنوان پاداش اضافهکاری به معاون خودش هدیه بدهد و اون را بهعنوان یک کیس ازدواج پیشنهاد کند. مراقب خودمان باشیم.